نهروآزاده مرد آزادي
ارسالي احمد منصور آگاه ارسالي احمد منصور آگاه


جواهر لعل نهرو در خانواده‌ای اشرافی در الله‌آباد به دنیا آمد، اجداد وی از مردم کشمیر و از برهمنان آن سرزمین بودند که در حدود 270 سال پیش در روزگار آخرین سلاطین مغول هند به دهلی آنگاه به الله‌آباد کوچیدند. پدرش از وکلای دادگستری و مردی ثروتمند بود. جواهر لعل در ناز و نعمت پرورش یافت و معلمان سرخانه به وی درس می‌دادند و قوانین هند آشنائی یافت. برای ادامه تحصیل در 15 سالگی به انگلستان فرستاده شد و در کالج‌ هارو آنگاه در دانشگاه کمبریج به تحصیل پرداخت. رشته حقوق را به پایان رسانید و در 1912 به هندوستان بازگشت و به کار وکالت پرداخت و دیری نگذشت که از ستم و زورگوئی انگلستان در حق مردم سرزمین خود به ستوه آمد و به عضویت نهضت سیاسی کنگره ملی هند درآمد اما در امر سیاست حرارت چندانی نشان نمی‌داد تا اینکه گاندی به نهضت کنگره ملی پیوست، در همین احوال نهرو و سایر استقلال طلبان شیفته افکار و عقاید گاندی و خواهان مبارزه شدند نهرو فعالانه در نجات مردم کشور خود از چنگ استعمار می‌کوشید و پس از 6 سال وکالت از این کار دست کشید و صرفاَ به مبارزه برخاست و زندگی پرثمر و پرفعالیتی را آغاز کرد.
چون نهرو با زندگی فقیرانه مردم هند بیشتر آشنائی و از ستم بی‌پایان انگلیسی‌ها نسبت به مردم هند بیشتر اطلاع یافت بر مبارزات خود افزود و می‌کوشید تا بتواند هند را هر چه زودتر از چنگال ستمگرانه استعمار انگلستان برهاند. از این رو در 1923 برای اولین بار به زندان افتاد و این سرآغاز مبارزات جواهر لعل نهرو بود زیرا از آن به بعد نزدیک به ده بار به زندان افتاد که بیش از ده سال طول کشید و در زندان سه کتاب مهم تألیف نمود و چون مبارزات صادقانه‌ای در راه کسب استقلال هند می‌کرد در 1929 به ریاست نهضت کنگره انتخاب گشت. در حالیکه بیش از 40 سال نداشت. دوره ریاست کنگره معمول یک سال بود اما نهرو را دو سال پشت سر هم انتخاب کردند.

با شروع فعالیت سیاسی جواهر لعل نهرو خانواده‌اش نیز به سیاست کشیده شدند و آنها مخصوصاَ پدرش موتی نهرو بارها به زندان افتادند. همسر جواهر لعل نهرو در مبارزات شوهرش شرکت جست و مدتی نیز به زندان محکوم شد و چون فعالیت‌های جدی می‌کرد ضعیف و بیمار گشت و در 1936 درگذشت، نهرو دیگر ازدواج نکرد و سخت‌تر به فعالیت‌های سیاسی برای نجات کشور خود و تربیت یگانه فرزندش خانم ایندیریاگاندی پرداخت. به زودی موتی نهرو نیز در مبارزات سیاسی ضد استعماری هند شهرت فراوان یافت. گاندی – موتی نهرو جواهر لعل نهرو از برجستگان مبارزان هند بودند و هر سه در پیشرفت نهضت ملی کوشش فراوان به عمل آوردند.
در روزهای آخر زندگی موتی نهرو، جواهر لعل نهرو در سال 1931 از زندان آزاد گردید، جواهر لعل نهرو برای به ثمر رسانیدن نهضت ملی سفره‌های بسیار به نقاط شمالی، جنوبی شرقی و غربی هندوستان کرد. در 1926 به اروپا رفت و در کنگره‌های ملت‌های اسیر شرکت جست. در 1927 همراه پدرش برای شرکت در دهمین سالگرد انقلاب اکتبر روسیه شوروی به این کشور رفت.
در 1936 به اروپا رفت و مدتی در اسپانیا به سر برد و از جمهوری اسپانیا (که گرفتار حملات بیرحمانه فرانکوی دیکتاتور قرار گرفته بود) جانبداری کرد. در راه بازگشت به هند موسولینی وی را دعوت به مذاکره نمود. اما چون نهرو مخالف فاشیسم بود این دعوت را نپذیرفت همچنین از دعوت هیتلر برای رفتن و ملاقات با هیتلر به آلمان خود داری کرد. در 1939 به چین سفر و با سران این کشور که درگیر جنگ با جاپان بودند ملاقات کرد. در جریان جنگ جهانی دوم انگلستان بیرحمانه مردم هند را به نفع خود به میدان‌های جنگ برد چون با مخالفت سرسختانه رهبران ملی هند روبرو شد آنها از جمله جواهر لعل نهرو را به زندان افکند. نهرو تا سال 1940 در زندان بود چون جاپان وارد جنگ جهانی دوم گردید، نهرو آزاد شد. انگلستان سرسختانه موضع خود را برای استعمار و استثمار هند حفظ کرده و پیشنهادهای رهبران کنگره‌ی : هند گاندی، ابوالکلام آزاد، نهروو دکار را چند راپراساد و عده‌ای نپذیرفت و در 1942 آنان را به زندان انداخت.
سرانجام انگلستان به واسطه مبارزات استقلال طلبانه هندیان نتوانست در شبه ‌قاره هند مانند گذشته باستثمار ادامه دهد و در نتیجه حکومتی موقتی در هند تشکیل گردید که جواهر لعل نهرو مقام نخست‌وزیری و وزارتخانه‌های امور خارجه و امور مشترک‌المنافع را عهده‌دار گشت. سرانجام در 1947 استقلال هند اعلام گردید اما هند به دو قسمت شد (1- هندوستان 2- پاکستان) پس از تجزیه هند و برقراری استقلال هند، نهرو همچنان نخست‌وزیر هند باقی ماند و این سمت را تا پایان عمر به عهده داشت. نهرو سیاستمداری بزرگ و مبارزی دلیر و نویسنده‌ای پرقدرت و سخنرانی توانا و دارای تألیفاتی از جمله: نگاهی به تاریخ جهان – زندگی من - کشف هند – اتحاد شوروی – هجده ماه در هند – نامه‌های پدری به دخترش – چین – هند – اسپانیا و وحدت هند بود. سخنرانی‌های نهرو در بزرگترین دانشگاههای امریکا و اروپا به زبان انگلیسی دارای فصاحت و گیرائی خاصی بود و مردم بسیار به شنیدن آنها می‌شتافتند.
از بسیاری از دانشگاههای بزرگ دنیا دکترای افتخاری گرفته وعهده ‌دار ریاست دانشگاه جهانی ویشوا بهاراتی در سانتی نیکیتان بود. تا آخر عمر همچنان علاقه بسیار به استقلال طلبی و ضد استعماری و صلح‌دوستی داشت نهرو را می‌توان یکی از قهرمانان آزادی‌خواهی و صلح‌دوست جهان دانست، وی آرزومند بود که روزی یک جامعه واحد و مستقل بشری بوجود آید.

زماني نهروضمن مصاحبه‌ای درباره سرگذشت دوران انقلاب هند چنین گفت: «... در هند یک دوران انقلاب بر ما گذشت. جریانات و حوادث مرا به میدان سیاست کشاند. من به سیاست چندان علاقه نداشتم اما موقعیت زمان و مو ضع استقلال هند مرا خواه‌ناخواه مانند هزاران هزار مردم دیگر به این میدان کشاند. مردم هند هزار هزار به دور رهبری بزرگ جمع شدند. مسلماَ شما نام این رهبر بزرگ هند را شنیده‌اید. او مردی بود آزاده و انسانی بود وارسته. نه دارائی داشت و نه نیروی مادی، نه سپاهی داشت نه قشونی و نه وسیله‌ای داشت که مردم را زیر تسلط خود قرار دهد، اما در این مرد نیرو و خصالی بود که صدها میلیون مردم هند دور او جمع شدند و از او پیروی می‌کردند. ما به رهبری این مرد بزرگ در مقابل امپراطوری عظیم برتانیا قیام کردیم و پیروزی را بدست آوردیم به این ترتیب مردم هند پنجاه سال مبارزه کردند این پنجاه سال گذشت و در این مدت با مشکلات بزرگ مواجه می‌شدیم ما با تسلط حکومت مقتدر انگلستان روبرو بودیم معهذا با استفاده از وسایل مسالمت‌آمیز استقلال هند را بدست آوردیم. اما این پیروزی مشکلات ما را حل نکرد و پس از استقلال هند ما با جهاد بزرگتری مواجه شدیم. این جهاد تازة ما بر ضد هیچ کشوری نبود این پیکار بر ضد ضعف خودمان بر ضد ناتوانی خودمان و بر ضد فقر و عقب‌ماندگی خودمان بود. وطن من هم مانند سایر کشورهای آسیائی عقب افتاده بود. ما ناچار می‌بایست آن را پیش برانیم و مشکلات صدها میلیون مردم هند را که مدتهای دراز با فقر و محرومیت دست به گریبان بوده‌اند حل کنیم و سطح زندگیشان را بالا ببریم مال می‌خواستیم برای مردم وطنمان زندگی آسوده و مرفهی فراهم کنیم جهاد ما در این راه بود و هنوز هم ادامه دارد. این جهاد دوم ما از پیکار اولی به مراتب دشوارتر، بزرگتر و دامنه‌دارتر بود.
در این پیکار بر ضد ضعف و عقب‌افتادگی خودمان است ما احتیاج داریم که نیرو و قدرت خود را افزایش دهیم ما می‌بایست با جدیت و فداکاری و اعتماد به خویشتن بکوشیم و تلاش کنیم و ما اکنون سرگرم این مبارزه هستیم. همچنان که ما استقلال مان را به دست آورده‌ایم باید زندگی و رفاه مان را نیز با کار و همت خودمان با اتکاء به نیرو و فداکاری خودمان و با مبارزة خودمان بسازیم.

ما کاملاَ آگاهیم که باری سنگین را به دوش می‌کشیم ،ما خواستار دوستی و همکاری تمام جهان هستیم ما هیچ کشوری را دشمن خود نمی‌پنداریم حتی. اگر کشوری با ما مخالف باشد باز هم خواستار دوستی با او هستیم. مسائل بزرگی که امروز هند با آن مواجه است مسائلی است که شاید تمام کشورهای آسیا و تمام کشورهای عقب افتاده با آن مواجه اند. اکنون ما فرصتی به دست آورده‌ایم تا عقب‌ماندگی خود را جبران کنیم در پنجاه سال اخیر مردم کشورهای دیگر در اروپا و امریکا بسیار جلو رفته‌اند. ما باید خود را به آنها برسانیم و برای این منظور باید به نیروی خودمان متکی باشیم در این راه ما همکاری و دوستی همه کشورها را می‌پذیریم و استقبال می‌کنیم اما باید مسلم بدانیم که پیشرفت ما اصولاَ به کار و زحمت و فداکاری خودمان بستگی دارد مللی که به دیگران متکی شوند نمی‌توانند جلو بروند...
مساله‌ای بزرگ که ما در پیش داریم مساله اقتصادی است، مساله فراهم ساختن وسایل زندگی مدرن است، مسأله تأ,ینت رفاه و شادمانی مردم هند است. این مسأله برای ما بسیار مهم است و ما ناچاریم با تمام نیروئی که داریم به حل آن بپردازیم ...» نهرو در جواب چستربولس خبرنگار امریکائی که درباره مبارزات هند این سئوال را مطرح کرده بود: آنها (انگلیسی‌ها)مسلسل و تانک و هواپیما در اختیار داشتند، و شما انسان شاید این مطلب خود درس جالبی برای مردم جهان باشد.
جواب نهرو: بلی ما انسان در اختیار داشتیم. بعلاوه چیز دیگری هم داشتیم. همه اعتماد به نفس خود داشتیم. احساس می‌کردیم که آنها عاقبت کاری از پیش نخواهند برد. آنها چه می‌توانستند بکنند. می‌توانستند ما را به زندان ببرند، ما با آنها می‌گفتیم که ما نمی‌ترسیم و به آنها نشان می‌دادیم که از رفتن به زندان بیمی نداریم. همچنین آنها می‌توانستند بروی مايان تیراندازی کنند. این کار بارها روی داد اما ما باز هم زنده می‌ماندیم. بنابراین کار دیگری نمی‌توانستند بکنند. ما بر ترس خود پیروز شده بودیم. اعتماد فراوانی به نفس خود یافته بودیم اگر بتوانیم گفت: تا اندازه‌ای هم از خود راضی و مغرور بودیم. دیگر احساس حقارت نمی‌کردیم. و عقدة حقارت دربارة وضع خود نداشتیم بلکه با کمال تأسف باید بگویم که در مساحتی یک نوع عقده برتری بوجود آمده بود. «نقل از کتاب اندیشه های نهروگردآوری وترجمه محمود تفضلی »

جواهر لعل نهرو نخست‌وزیر اسبق هند مردی آزاده، ساده و بی‌تکبر بود، باروستائیان دانشجویان و طبقات مختلف بی‌هیچ تکلفی سخن می‌گفت و به مناسبت با آنان شوخی می‌کرد و کسانی که به دیدارش می‌آمدند مکلف به انجام احترامات خاص ضرقی برای وی نبودند. در یک موترکوچک مدل چند سال پیش بدون اسکورت از جائی به جائی می‌رفت ساعت‌های پیش از شروع کار اداری را صرف ملاقات با دیدار کنندگان از طبقات مختلف می‌کرد.
October 20th, 2004


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل تاریخی